خطخطی

ای که از کوچه معشوقه ما میگذری! برحذر باش که سر میشکند دیوارش

خطخطی

ای که از کوچه معشوقه ما میگذری! برحذر باش که سر میشکند دیوارش

مجلس خبرگان با بحران هویتی روبروست

مجلس خبرگان با بحران هویتی روبروست
حاشیه ساز

مجلس خبرگان با بحران هویتی روبروست. کاندیداها نمی دانند چه بگویند، و به چه نحو رای مردم را جلب کنند. نگاهی به شعارها بیاندازید، حقیقتا مضحک است. حرفها و شعارهای اینها هیچ ربطی به خبرگان ندارد. البته شاید آنها تقصیری هم نداشته باشند، چه باید بگویند؟ بگویند میرویم تا رهبری را برکنار کنیم؟ یا رای به ما رای به رهبری است؟ موقع انتخاب رهبر بعدی چه عملکردی داریم؟ اینها حرفهای مگوست! این را از باب تأمل می گویم.

از طرفی تا کنون می گفتند مجلس خبرگان، متفاوت از سایر نهاد و رقابتهای سیاسی است؛ و در آن مناسبات رقابتی متعارف جایی ندارد. اکنون تبلیغاتی که در هر کوی و برزن به چشم می خورد، انسان را یاد ریاست جمهوری در امریکا می اندازد. این تبلیغات کاملا منطبق با منطق سرمایه داری است. معلوم هم نیست منبع آن کجاست؟ اصلا چه توجیهی دارد شخصی که امام جمعه است یا تولیت اماکن مذهبی را بر عهده دارد و برای اغلب مردم شناخته شده، در یک انتخابات غیررقابتی این همه عکس و بنر و پوستر در معابر بیاویزد؟ اینها انحطاط است.

۱۳۹۴/۱۲/۱


https://telegram.me/hashiesaz/92

تصویب 20 دقیقه ای برجام را با مصوبات هیئت دولت مقایسه می کنید؟

تصویب 20 دقیقه ای برجام را با مصوبات هیئت دولت مقایسه می کنید؟

آقای علی لاریجانی در توجیه تصویب 20 دقیقه ای معاهده ننگین و خانمان برانداز برجام در مجلس گفته است که دولت قبل در مدت زمانی کمتر چندین مصوبه می داشت!

این مغالطه ای آشکار است، چرا که اولا مصوبات دولت از سنخ برجام نبود، مثلا اختصاص بودجه به پروژه هایی بود که بر سر اصل آنها حرف و حدیثی در میان نبود و اتفاقا مسئولان آن بخش و پروژه ماهها و سالها در پی آن مقصود بودند.

ثانیا ماهیت مجلس و هیئت دولت تفاوت بنیادین دارد. تمامی اعضای دولت منصوب رییس جمهور و معتمد مجلس اند و با یک حکم رییس جمهور می توانند از کار برکنار شد. در حالی که نمایندگی مجلس قائم به شخص است که مشروعیت آنها از طرف رای دهندگان اعطا گردیده است. رییس مجلس، نماینده ای است همسان دیگر نمایندگان و حق و کارکردی جز اداره جلسه بر عهده ندارد. او نمی تواند نمایندگان را برکنار کند و به جای آنها اظهار نظر کند. به همین دلیل است که مجلس بر خلاف هیئت دولت، محل ارائه و تضارب آرا و نظریات گوناگون می شود و مذاکرات آن باید برای اطلاع ملت، از رادیو به صورت زنده پخش گردد.


ایراد آقای لاریجانی در همین جاست که تصور می کند مجلس پادگان است و او فرمانده، و منویات شخص او که "یک" نماینده بیش نیست باید بر کرسی نشیند. این دیدگاه و تفکر بر خلاف اصول بدیهی و متعارف دموکراسی نمایندگی است و حضور چنین تفکری در رأس مجلس، نتیجه ای جز ملغی الأثر شدن اصل مجلس در پی ندارد.
۱۳۹۴/۱۲/۱


https://telegram.me/hashiesaz/85

منازعه و رقابت اصلی در خبرگان، بر سر فقه و اصول نیست!

منازعه و رقابت اصلی در خبرگان، بر سر فقه و اصول نیست!


تبلیغاتی از یکی از کاندیداهای مجلس خبرگان دیدم که در آن، به تشریح سوابق و افتخارات علمی فرد مزبور پرداخته بود.
به این فکر فرورفتم که حضور افراد با سوابق بالای علمی در خبرگان چه نفعی به حال ما دارد؟ آیا قرار است در مجلس خبرگان، این افراد دستاوردهای علمی خود را عرضه کرده و به نقد و بحث و محاجات بنشینند؟
خودمان را گول نزنیم، ما را و سیاست و آینده ایران و انقلاب را حاجتی به عرضه و نمایش علم این عزیزان در خبرگان نیست، دعوا و رقابت اصلی بر سر چیزهای دیگری است. ما می خواهیم ایران همچنان بر مدار انقلابی بماند و تسلیم تفوق و قیمومیت استکبار یعنی دولت امریکا نشود. چه بسا فقها و بزرگانی که نه نقص علمی دارند، و نه حتی در تقوای فردی چیزی کم؛ ولی این موضع را نمی پسندند و در مسیری که آقای رفسنجانی در نظر دارد هستند. این مسیر هم شاید در ظاهر کفر نباشد، و با قرائتی غیرانقلابی از اسلام همخوان و همدل است. آنها می گویند انقلاب مربوط به یک برهه زمانی خاص است، وقتی امواج آن فروکش کرد کشور را باید به "عقلانیت" اداره کرد، و از لوازم این عقلانیت کذایی، در نیافتادن با دولت هژمون یعنی امریکاست، تا دیگر تحریم نشویم، و بتوانیم از رهاورد سرمایه و تکنولوژی حاصل از همزیستی مسالمت آمیز با جهان (یعنی امریکا) بهره مند شده و اقتصادمان را سامان دهیم. در عین حال ظواهر اسلامی هم برقرار بماند، مثلا حجاب باشد، ظهرها از رادیو اذان پخش شود، در مساجد نمازجماعت باشد، و نظیر اینها. البته من نکته دیگری را نیز تعیین کننده می دانم که فعلا در این رقابتها، محل تامل نیست و آن این است که در داخل کشور و در مناسبات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، چه قدر قائل به صیانت از آزادیهای مشروع شهروندی و عدالت اند؟
حالا سوال این است که این عزیزان کاندیدا، در کجای این میدان رقابت ایستاده اند؟ ما را به فقه و اصول و حتی تقوای فردی آنها کاری نیست!

۱۳۹۴/۱۱/۲۳

https://telegram.me/hashiesaz/76


تا کی قرار است برای حضور در راهپیمایی 22 بهمن فراخوان و تبلیغات شود؟

تا کی قرار است برای حضور در راهپیمایی 22 بهمن فراخوان و تبلیغات شود؟

نمی دانم چرا بعد از 37 سال هنوز باید برای راهپیمایی 22 بهمن فراخوان داد و تبلیغات کرد؟ مگر 22 بهمن روز ملی و به مثابه عید نیست؟ آیا کسی برای بزرگداشت نوروز، فراخوان می دهد و مردم را تشویق به گرامی داشتن نوروز می کند؟ دیگر اینکه اگر آمریکا دست از خصومت با ما بردارد، انگیزه ای و توجیهی برای حضور در راهپیمایی باقی نمی ماند؟
به نظر می رسد که دیگر وقت آن رسیده که 22 بهمن از این روایت خاص خارج شود، و در جایگاه اصلی و شایسته خود بنشیند. 22 بهمن روز جشن ملی است، حضور در جشن را حاجتی به این همه تبلیغات و آوردن نام دشمن نیست. اگر چنان که می گویم شود، و مصادره کردن حضور عمومی در این روز به نام و نفع اشخاص پایان یابد؛ 22 بهمن در بازنمایی اش نیز حقیقتاً جشن ملی خواهد شد؛ همان گونه که جمهوری اسلامی یعنی حکومت برخاسته از اراده همه مردم و نه متعلق به جریانات یا افراد خاص.
۱۳۹۴/۱۱/۲۲

مجلس ششم را به مجلس نهم ترجیح می دهم، چون...

مجلس ششم را به مجلس نهم ترجیح می دهم، چون...

من مجلس ششم را نسبت به این مجلس ترجیح می دهم. درست است که مجلس ششمی ها ارزش چندانی برای استقلال و شرافت ایران قایل نبودند، اما آنها صریح و رک در پی نوشاندن جام زهر بودند؛ در صورتی که مجلس فعلی با سلام وصلوات و به نام ولایتمداری جام زهر را به خورد مملکت داد.
مزیت دوم خردادی ها این بود که نسبت به صیانت از آزادیهای فردی، جدی تر بودند؛ چیزی که اصولگرایان اقتدارطلب بویی از نبرده اند. شاهدم همین طرح جرم سیاسی است. مجلس ششم طرح جرم سیاسی را تصویب کرد که بسیار مترقی و مشابه با روح قانون اساسی در حفاظت از آزادی انتقاد شهروندان به زمامداران بود. (آن طرح در زمان خود، از سوی شورای نگهبان رد شد!) اما مجلس فعلی تا کنون طرحی را تصویب کرده که در آن برای انتقاد به سران سه قوه جرم انگاری جدید صورت گرفته، بی آنکه مواد فعلی قانون مجازات محدود شود. در صورت تصویب نهایی این طرح که مغایر بین نصوص و روح قانون اساسی است، باید فاتحه انتقاد مصلحانه را خواند. مخالفت با این طرح ارتجاعی، می تواند معیاری روشن برای اعتقاد و پایبندی کنشگران سیاسی و مدعیان آزادی در ایران باشد.
۱۳۹۴/۱۱/۱۵


https://telegram.me/hashiesaz/72